مدح و شهادت امام رضا علیهالسلام
شاعر : ناشناس
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
قالب شعر : غزل
قامت سرو در آن کوچه بهم ریخته بود زهر انگار ز سر تا به قـدم ریخته بود
هر قدم، زیر لبـش نالهٔ یا زهـرا داشت دردها بود که بر زانوی خَم ریخته بود
گفته بود از غمِ خود پیشِ اباصلت کمی وای اگر دیدی عبا روی سرم ریخته بود
با سر و صورت و زانو وسط حجره فتاد همهٔ عرش، کفِ حجـرهٔ غم ریخته بود
مثل یک مار گزیده، بخودش میپیچـید یـادِ گـودال در آنجا ز قـلـم ریخـتـه بود
خوب شد زودتر از مرگ، جوادش آمد دید بر جان پدر، زهـرِ ستم ریخـته بود
روی زانوی پسر، جان پدر بر لب شد روی لبهای پسر نوحه و دم ریخته بود
آه، این واقعه در کرب و بلا برعکس است اشکِ بابا به پسر، پیش حرم ریخته بود
پـدری پـیـش پـسـر بـا ســرِ زانــو آمـد چه پسر، آه که سر تا به قدم ریخته بود
إرباً إربا شده بود آن قـد و بالای رشید یک بـدن بود ولی چند رقـم ریخته بود
دست خواهـر که سرِ دوش برادر افتاد دیـد احوال حسینش چه بهم ریخـته بود
خوب شد آمدی ای خواهر مظلومهٔ من غـم عـالـم بخـدا روی سـرم ریخته بود
|